اصلاح طلبان و انتخابات نهم

انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی، در پیش است. جریانی که از برهه‌ی انتخابات ریاست جمهوری سال 76، تحت نام «اصلاح‌طلبان» فعالیت جدی خود را در عرصه‌ی سیاست ایران آغاز کرد، با وجود آن‌که همواره از تشتت و چند دستگی‌های فراوانی برخوردار بوده است، دارای کلیتی است که می‌توان آن را در یک جمع بندی، به عنوان یک نیروی سیاسی فعال در سپهر سیاست، مورد تحلیل و بررسی قرار داد

به گزارش سایت تعامل سناریوهای مختلفی که پیشاروی این گروه سیاسی در مواجهه به انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی، وجود دارد به شرح ذیل است

 برای رسیدن به این هدف، باید وضعیت کنونی اردوگاه اصلاح‌طلبان را مورد ارزیابی قرار دهیم. عموم این گروه، بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوره‌ی دهم، علیه نتایج انتخابات، اعتراض کرده و در واقع انتخابات و نتیجه‌ی آن را غیرمشروع دانسته‌اند. بعد از آن، ما شاهد هرج و مرج‌ها و درگیری‌های تلخ خیابانی بعد از انتخابات در تهران و برخی شهرها هستیم. هدف اصلی اصلاح‌طلبان از این حرکات خیابانی را می‌توان تلاشی برای امتیازگیری از حکومت تلقی کرد، اما به هر روی، این گروه موفق به امتیازگیری از حکومت نشدند. در نتیجه، امروز، وضعیت آن‌ها را از لحاظ سیاسی به معنای دقیق کلمه می‌توان «شکست‌خورده» و «حاشیه‌ای» تلقی کرد

همین مسئله، اهمیت این انتخابات را برای آن‌ها دو چندان خواهد کرد. به عبارت دیگر می‌توان گفت که اصلاح‌طلبان، در این انتخابات، چیزی برای باختن و یا از دست دادن ندارند، یا به عبارت بهتر، این انتخابات برای آن‌ها سراسر فرصت است. بنابراین می‌توانند این بازی را برای خودشان یک بازی برد-برد تلقی کنند. اما به هر روی، نخبگان سیاسی اصلاح‌طلب، امروز با یک سوال جدی مواجه‌اند و آن اینکه: «چگونه در انتخاباتِ حکومتی شرکت خواهند جست که خود آن حکومت را فاقد مشروعیت برگزاری انتخابات آزاد و سالم دانسته‌اند؟» با توجه به جوابی که به این سوال داده خواهد شد، نخبگان سیاسی اصلاح‌طلب را به دو گروه عمده می‌توان تقسیم نمود

اول گروهی که هدف آن‌ها همیشه «کسب قدرت سیاسی» بوده است. این گروه از اصلاح‌طلبان، بی‌تردید فضای انتخابات را نه تحریم، و نه رها خواهند نمود. به این دلیل که تجربه‌ی آنها از کنار کشیدن از انتخابات، واضح بوده است. (می‌توان به سخنان جمیله کدیور در دانشگاه تهران اشاره کرد که معتقد است عدم شرکت اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس هفتم، موجب شد تا تمام دستاوردهای مجلس ششم که در دستان اصلاح‌طلبان بود، از دست برود...) بنابراین آ‌نها نسبت به انتخابات بی‌تفاوت نخواهند بود، اما راهکارهایی را دنبال خواهند کرد تا بتوانند سازوکار رسمی انتخابات که در تعارض با آن‌هاست را دور بزنند. این کار با نزدیک شدن یا سرمایه‌گذاری کردن در برخی نقاط برای اصلاح‌طلبان، قابل حصول خواهد بود. از جمله

الف) پدید آوردن مناسباتی با نهاد ریاست جمهوری. نهاد ریاست جمهوری با توجه به چراغ سبزهایی که به این گروه نشان می‌دهد و البته با توجه به موقعیت استراتژیک آن، می‌تواند نقطه‌ی مهم و قابل اتکایی برای اصلاح‌طلبان باشد. اگر به این گفته‌ی اسفندیار رحیم مشایی، وقعی بنهیم که «ما برای انتخابات مجلس، 150 نماینده معرفی خواهیم کرد.» می‌توان انتظار داشت که اصلاح‌طلبان از این سکو برای تصدی کرسی‌های مجلس استفاده بنمایند

ب) حضور در اقمار مجلس. مجلس شورای اسلامی، جدا از نمایندگان، دارای مراکز، مؤسسات و اقماری است که می‌تواند برای اصلاح‌طلبان موقعیت‌های مناسبی برای نفوذ در مجلس فراهم کند و در عین حال آن‌ها را از مواجهه‌ی مستقیم با تیغ شورای نگهبان، در امان دارد. از سوی دیگر، اصلاح‌طلبان می‌توانند تلویحا از شخصیت‌هایی مثل علی مطهری، برای رسیدن به آنچه می‌خواهند بهره ببرند

اما در هر دو حالت مذکور، اصلاح‌طلبان نیازمند چهره‌های جدیدی هستند که هم طراوت و تازگی را به اردوگاه آن‌ها بیاورد، هم بتواند در برابر شورای نگهبان، از توجیه برخوردار باشد. بنابراین گروه‌های جدیدی به وجود خواهد آمد، حتی می‌توان پیش بینی کرد که اساسا این گروه با یک نام جدید، وارد عرصه‌ی انتخابات مجلس گردد 

دوم آن دسته از اصلاح‌طلبانی که عملا در طول اتفاقات دو سال گذشته، گفتمان خود را از گفتمان «سیاسی» به نوعی گفتمان «ضد قدرت» تغییر داده‌اند و تیغه‌ی انتقاد و انکار خود را متوجه کلیت نظام جمهوری اسلامی نموده‌اند. برای مثال می‌توان از احزابی مثل «مجاهدین» یا «مشارکت» یاد کرد که بعد از انتخابات، سران آن‌ها دستگیر و محاکمه شدند و مجوز فعالیت آن‌ها ملغی شد. روشن است که این احزاب و فعالین سیاسی شناخته‌ی‌شده‌ی آن‌ها، در انتخابات مجلس حضوری نخواهند داشت و به عبارت دیگر می‌توان حیات آن‌ها در عرصه‌ی سیاسی ایران را تمام شده دانست. اما، این به معنای آن نخواهد بود که بود و نبود آن‌ها، هیچ تأثیری در فضای انتخاباتی نخواهد داشت

به هر حال، با توجه به این پیش‌زمینه، ما تمرکز خود را بیشتر بر روی گروه اول معطوف خواهیم کرد. چرا که حضور آن‌ها در انتخابات، قطعی و مسلما تأثیرگذار خواهد بود

حال باید به این مسئله توجه نشان داد که اصلاح‌طلبان برای حضور در عرصه‌ی انتخابات ایران، چه استراتژی‌هایی را به کار خواهند برد

یک در این زمینه، یکی می‌توان به استفاده از «مهره‌های جوان» و جویای نامی اشاره کرد که هنوز کارنامه‌ی روشنی ندارند و می‌توانند چهره‌های جدید این اردوگاه باشند. استفاده از نیروهای جوان در این انتخابات، از اهمیتی ویژه برای اصلاح‌طلبان برخوردار است، چرا که این انتخابات عملا توانایی آن‌را دارد تا این گروه را دوباره به کنشگر فعال عرصه‌ی سیاست در ایران مبدل کند

دو دیگری، استفاده از راهکار «مظلوم‌نمایی» برای تبرئه کردن خود از مسائلی است که علی‌الخصوص در دو سال اخیر، به آن متهم بوده‌اند. آن‌ها باید بتوانند چهره‌ی خود را از «تخریب‌گر و معترض خیابانی»، به یک سیاستمدار تغییر دهند تا برای مردم، نسبت به آن‌ها اعتماد به وجود بیاید

سه چالش دیگری که پیشاروی اصلاح‌طلبان است، نوع تعامل و مناقشه‌‌ی آن‌ها با اقشار مذهبی و مراجع است. چرا که بعد از اتفاقات عاشورای سال 88، چهره‌ی مذهبی این گروه، به شدت دچار خدشه شد. می‌توان تصور کرد که «نزدیک‌شدن به بیت برخی مراجع و علما» برای اصلاح‌طلبان، راهی برای بازسازی همین وجهه است

چهار می‌توان پیش‌بینی کرد که اصلاح‌طلبان، به شهرستان‌ها نیز توجه زیادی نشان دهند. آن‌ها می‌توانند در شهرستان‌ها، البته «بدون اعلام برائت از سران فتنه»، و تحت لوای دفاع از مقام معظم رهبری و نظام جمهوری اسلامی، وارد ستیزه‌ی انتخاباتی شوند

پنج همانطور که گفته شد، قابل تصور است که بخشی از اصلاح‌طلبان، انتخابات را تحریم کنند. برای مثال می‌توان از اجزابی مثل مجاهدین و حزب مشارکت نام برد که اساسا ملغی شده‌اند و بنابراین روشن است که در آینده‌ی نزدیک منازعات سیاسی در ایران، جایگاهی را نمی‌توانند از آن خود کنند. اما توجه به این نکته ضروری است که تحریم انتخابات از سوی این گروه، به معنی بی‌اعتنایی و ساکت‌ماندن کامل آن‌ها در قبال آنچه که در حال وقوع است، نخواهد بود. آن‌ها محتمل است که در دفاع از کاندیداهای خاصی برنیایند، اما مطمئنا وسیعا به این مسئله خواهند پرداخت که «به چه کاندیداهایی رأی ندهید.» در واقع آن‌ها تلاش خواهند کرد با تخریب وسیع چهره‌های رقیب خود (یعنی اصول‌گرایان، یا دولتی‌ها) برگ برنده‌ای را نصیب کسانی کنند که در جبهه‌بندی سیاست در ایران، به خود ‌آن‌ها نزدیک‌ترند

شش راهکار دیگری که پیش روی اصلاح‌طلبان است، سرمایه‌گذاری روی چهره‌هایی شناخته شده است که صریحا رنگ و بویی اصلاح‌طلبانه ندارند، اما گرایشاتشان به آن‌ها نزدیک است. کسانی که می‌توانند نقش سر لیست را برای لیست اصلاح‌طلبان ایفا کنند. برای مثال: دکتر عارف و یا آقای جهانگیری

هفت نکته‌ی قابل توجه دیگر، مناسبات میان دو قطب اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی در این میان خواهد بود. به این مسئله باید مفصلا پرداخت. اما می‌توان من حیث‌المجموع عنوان کرد که «سرنوشت اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس را پیش از هر چیز، فعل و انفعالات درونی اصول‌گرایان رقم خواهد زد

بدین معنا که این احتمال وجود دارد که برخی از اصول‌گرایان، در تنش و اختلاف با دولت، به سمت اصلاح‌طلبان روی‌گردان شوند. در کلیت امر، باید نقش دولت را در صف‌آرایی نیروهای اصلاح‌طلب، به شدت مهم و حیاتی قلمداد کرد

اگر به صورتی عمومی‌تر این سپهر را مورد مطالعه قرار دهیم، باید بگوییم که تشدید دوگانه‌ی «اصول‌گرا-اصلاح‌طلب» در انتخابات پیش روی مجلس، به نفع اصول‌گرایان خواهد بود. چرا که اردوگاه اصول‌گرا در حال حاضر هم از تکثر و هم از وحدت و قدرتی قابل ملاحظه برخوردار است. بدین ترتیب، توانایی کسب کرسی‌های قابل توجهی از مجلس را دارد. اما تکثر و تشتت در اردوگاه اصول‌گرا، برعکس می‌تواند برآیند نیروهای این گروه را بکاهد و در طرف مقابل، فضایی برای حضور پررنگ‌تر و مؤثرتر نیروهای اصلاح‌طلب فراهم آورد

هشت یکی دیگر از مسائلی که می‌توان در استراتژی‌های اصلاح‌طلبان، انتظار داشت، سکوت یا «ارجاع ندادن به فضای فتنه» است. در واقع، گروه اصلاح‌طلب کوشش می‌کند تا با سکوت در برابر وقایعی که موجب بدنامی شدید این گروه در طول این دو سال شده است، خود را با شعارهای جدید و برنامه‌های جدیدی وارد گود رقابت انتخاباتی مجلس نماید



نظر بدهید

لینک ثابت - نوشته شده توسط Abolfazl sedghi در شنبه 90 مرداد 29 ساعت ساعت 12:2 عصر